از صحنه‌های روزمره تا پرتره‌های رمزآلود؛ جهان متنوع سارجنت

«جان سینگر سارجنت»‌ نقاش نامدار آمریکایی، با پرتره‌های پرزرق‌ و برق و تحسین برانگیزش شهرتی جهانی یافت، اما همواره در جست و جوی تجربه‌های تازه و متفاوت بود. آثار او، از صحنه‌های روزمره و منظره‌های شاعرانه تا پرتره‌های پر رمز و راز، گستره‌ای شگفت‌انگیز از سبک‌ها و تکنیک‌ها را در برمی‌گیرند.


به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، «جان سینگر سارجنت» همواره به خاطر خلق تصاویر تحسین‌برانگیز و چشم‌نوازش از جامعه عالی‌رتبه ویکتوریایی و ادواردی مشهور است. این آثار او را ثروتمند کردند اما لزوما او را از نظر هنری راضی نگه نداشتند. «سارجنت» سبک‌های نوینی را می‌پذیرفت. چند نقاشی که در ادامه معرفی شده‌اند، تنوع و درخشش دید هنری او را نشان می‌دهند.

سبک اولیه سارجنت

«جان سینگر سارجنت» (۱۸۵۶–۱۹۲۵) که در فلورانس از والدین آمریکایی مقیم خارج از کشور متولد شد، کودکی خود را در اروپا گذراند و به پاریس علاقه پیدا کرد تا هنر خود را بیاموزد. او نزد «کارولوس-دوران»، یک نقاش و مدرس مشهور، تحصیل کرد اما تحت تأثیر منظره‌نگاران فرانسوی مانند «اوژن بودن» و «ژان-بتیست-کامی کورو» نیز قرار گرفت که سبک آزادتر و روشن‌تری را توسعه می‌دادند.

«En route pour la pêche» اثر «جان سینگر سارجنت» سال ۱۸۷۸ میلادی


او در سال ۱۸۷۷ میلادی زمانی را در فضای باز در «کنکل» واقع در ساحل برتانی، صرف طراحی کرد. نتیجه این کار «En route pour la pêche» (رهسپار شدن برای ماهی‌گیری) بود که در نمایشگاه «سالن» به نمایش درآمد و بلافاصله توسط یک مجموعه‌دار آمریکایی خریداری شد. این اثر پر از حس تازگی، حال و هوای محیط و درخشندگی است، آسمان که نیمی از بوم را اشغال کرده، با رنگ‌های آبی و سفید در چاله‌های آب ساحل منعکس می‌شود.
با وجود این احساس، این اثر به دقت ترکیب‌بندی شده است و فانوس دریایی نقطه شروع قوس پیکره‌هایی است که از دوردست به سمت گروه مرکزی می‌آید.

واقع‌گرایی در ونیز

«سارجنت» در سال ۱۸۸۰ میلادی به ونیز سفر کرد و به جای مناطق گردشگری، کوچه‌های تنگ و زندگی کارگری را جستجو کرد. انتخاب شیشه‌سازان و فروشندگان پیاز همچون انتخاب صیادان صدف در «کنکل»، با سنت واقع‌گرایی فرانسوی که «سارجنت» با آن آشنا بود، همخوانی داشت.

«سارجنت» از فقر فرار نکرده و پالت تقریبا تک‌رنگ او یادآور آثاری مانند «The Absinthe Drinker» اثر «مانه» است. تابلو نقاشی «خیابانی در ونیز» هیچ نشانی از آفتابی که معمولا به «شهر نور» نسبت داده می‌شود ندارد و پرسپکتیو تونلی خفه‌کننده آن با گچ‌کاری‌های فروپاشیده توجه را جلب می‌کند. گویی یک روایت مبهم و نگران‌کننده بین دو شخصیت وجود دارد.

«خیابانی در ونیز» اثر «جان سینگر سارجنت» سال ۱۸۸۲-۱۸۸۰ میلادی


با این حال «سارجنت» به همان اندازه که به ساتن‌های ظریف زنان اشرافی اهمیت می‌داد، در این نقاشی نیز انرژی خود را صرف لایه‌لایه کردن رنگ و قلم‌مو بر روی دامن پاره‌پاره و صورتی زن کرد. «دیلی‌آرت» نوشت، این نشان می‌دهد که او کمتر به دنبال بیان نظر اجتماعی درباره فقر بوده و بیشتر به دنبال کاوش امکانات زیبایی‌شناختی صحنه بوده است.

سارجنت و امپرسیونیسم

«سارجنت» با امپرسیونیست‌های برجسته‌ای مانند «کلود مونه» در پاریس دوست شد، برخی از آثار او را خرید و در سال ۱۸۸۸ میلادی او را در حال کار در فضای باز نقاشی کرد. «سارجنت» با اهداف گروه برای مدرن کردن هنر هم‌دلی داشت و به ظاهر سبک آزادش شبیه به سبک کم‌جزئیات امپرسیونیست‌ها بود. «سارجنت» نیز مانند آن‌ها، در فضای باز طراحی می‌کرد و منظره می‌کشید. با این حال، «سارجنت» هرگز در نمایشگاه‌های امپرسیونیستی شرکت نکرد و هرگز به اندازه نقاشان فرانسوی به رنگ‌ها و نورهای منشوری علاقه نشان نداد.

«Paul Helleu حین طراحی به همراه همسرش» اثر «جان سینگر سارجنت» سال ۱۸۸۹ میلادی


پرتره‌ای که او از «Paul Helleu»، متخصص پاستل که ابتدا او را در دوران دانشجویی ملاقات کرد، خلق کرده است، سبک امپرسیونیستی بارزتری با ضربات کوتاه و متراکم، پالت روشن‌تر و تغییرات رنگ در چمن را نشان می‌دهد. با این حال، ترکیب‌بندی از همه چیز بیشتر جلب توجه می‌کند.

سارجنت، ویسلر و تونالیسم

بزرگ‌ترین تفاوت میان سارجنت و امپرسیونیست‌ها در علاقه او به سیاه و سفید نهفته است. گفته می‌شود که وقتی «سارجنت» به ژیورنی واقع در فرانسه، سفر کرد، درخواست رنگ سیاه کرد و وقتی «مونه» گفت که هیچ رنگ سیاهی ندارد، شوکه شد. اثر «Fumée d’ambre gris» (دود کهربای خاکستری) که از سفر به طنجه در شمال آفریقا الهام گرفته شده، تقریباً تماماً با سایه‌های سفید نقاشی شده است. از یک سو، این اثر یک قطعه حسی از خاورگرایی است: معماری و فرش طرح‌دار به وضوح صحنه را خارج از اروپا نشان می‌دهد.

«Fumée d’ambre gris» اثر «جان سینگر سارجنت»‌ سال ۱۸۸۰ میلادی


با این حال، این نقاشی را می‌توان با توجه به آثار «جیمز مک‌نیل ویسلر»، هم‌میهن و پرتره‌نگاری که «سارجنت» اولین‌بار در ونیز با او آشنا شد، نیز تفسیر کرد. «Fumée d’ambre gris» شور و علاقه ویسلر به پالت محدود تونالیسمی را یادآور می‌شود.


نقاشی برای لذت

«سارجنت» از تکرار و روزمرگی زندگی‌اش به‌عنوان نقاش پرتره موفق روزبه‌روز خسته‌تر می‌شد. در کارنامه او، پس از سال ۱۹۰۰ شاهد روی آوردن او به آبرنگ‌ها، مناظر طبیعی و موضوعاتی هستیم که «سارجنت» صرفا برای رضایت خود، آزمایش و کشف ایده‌های زیبایی‌شناسی انتخاب می‌کرد. او نقاشی «کشمیر» را زمانی که در تعطیلات در کوه‌های آلپ ایتالیا بود نقاشی کرد، اما این اثر به مکان، زمان مرتبط نیست.

«کشمیر» اثر «جان سینگر سارجنت» سال ۱۹۰۸ میلادی


هفت نسخه مختلف از یک چهره زنانه که با شالی از کشمیر پوشیده شده‌اند، در پس‌زمینه‌ای تقریبا بدون جزئیات پرسه می‌زنند. احتمالا همه آن‌ها با الهام از «رین اورموند» دخترخاله ۱۱ ساله «سارجنت» خلق شده‌اند که نزد او اقامت داشت. شاید این نقاشی تلاشی برای کاوش درباره به تصویر کشیدن حرکت بوده است چون «سارجنت»‌ به‌طور واضح او را در حال راه رفتن نشان می‌دهد.

با این حال، عنوان اثر حسی است و نرمی و گرمای پارچه لوکس را تداعی می‌کند.

مناظر پایانی

مناظر اوایل قرن بیستم «سارجنت»، تصاویر کوچک و صمیمی طبیعت‌اند که معمولا در همان محل نقاشی شده‌اند و اغلب خانواده و دوستان را نیز شامل می‌شوند.

«بازی شطرنج» اثر «جان سینگر سارجنت» ۱۹۰۷ میلادی


تابلو نقاشی «بازی شطرنج» نمونه‌ای از این دست نقاشی‌ها است که با دیدگاه زاویه‌دار رو به پایین که آسمان را کاملا نادیده می‌گیرد، افرادی را به تصویر می‌کشد که تقریبا از طبیعت اطراف خود جدا نیستند.

شیمیایی‌شدگان

جنگ جهانی اول به «سارجنت» رسید. در اوت ۱۹۱۴، در یک سفر بی‌پایان طراحی، در تیرول واقع اتریش گرفتار شد و ماه‌ها نتوانست به خانه بازگردد. «رز-ماری اورموند»، خواهرزاده عزیز «سارجنت» حین خدمت به عنوان پرستار به همراه همسرش کشته شد. «سارجنت» که در آن زمان ۶۲ ساله بود، خود چهار ماه را به عنوان هنرمند رسمی جنگ در جبهه سپری کرد.

«شیمیایی‌شدگان»‌ اثر «جان سینگر سارجنت» سال ۱۹۱۹ میلادی


نتیجه کار، نقاشی «شیمیایی‌شدگان» بود. یک نقاشی بزرگ به طول شش متر از هولناک‌ترین صحنه‌ها که مردانی را نشان می‌دهد که در اثر حمله گازی نابینا شده و در چشم‌اندازی متروکه با همرزمان مجروحشان دست و پنجه نرم می‌کنند.

«جان سینگر سارجنت» درست در پایان دوران حرفه‌ای خود بود، اما هنوز نشان می‌داد که هنرمندی است که می‌تواند در هر زمینه‌ای دست به کار شود.

logo-samandehi